


وقتی خاطرات زنده یاد حسین سرشار در ذهنم مجسم میشود واقعا غمگین میشوم، وبی اختیار اشک از چشمانم جاری میشود.او واقعاً مرد شریف ،صادق و آدم مظلومی بود. به همه چیز با ظرافت نگاه میکرد، فقط به کارش فکر میکرد.برای خودش دیدگاه فلسفه و منش داشت ...مردی بود، بسیار مهربان با روح بزرگ ،در آواز به پختگی یک استاد بود»وی اهل مطالعه بود، شعور اجتماعی داشت. بلد نبود مثل آفتاب پرست به هر رنگی در بیاید، برای همین ارتباطش با دیگران آسان نبود. انسان ساده و صادقی بود»

آخرین بار سال 1373 بود مقابل تالار رودکی وی را دیدم.از چهره هاش غم می بارید.کار اصلی یعنی تخصصش اش اپرا بود.وقتی که اپرا تعطیل شد.اکثراً می آمد مقابل تالار رودکی وروی پله های آن می نشست و اشگ می ریخت.من در باره زنده یاد حسین سرشار قبلن مطالبی نوشته ام ولی هر وقت حالم گرفته میشود ویا غمگین میشوم.می آیم طرف دوبله و از کسانی که می شناختم ویا صدایش را دوست دارم مطلب می نویسم.حسین سرشار از اولین دوبلورهایی بود که در ایتالیا در کنار اپرا کار دوبله میکرد.یکی از بهترین کارش در حیطه دوبله فیلم جنگ بزرگ محصول کشور ایتالیا بود. که بجای آلبرتو سوردی حرف زده بود.من این فیلم را در دوران نوجوانی از شبکه دو دیده بودم.سالها بود که دنبال این فیلم می گشتم ولی نمی توانستم تهیه بکنم. به اکثر دوستانم که در کار فیلم بودند سفارش کرده بودم که این فیلم را برای من پیدا کنند ولی موفق نمی شدند.یعنی فیلم نایابی بود.بالاخره بعد از چند سال یکی از دوستانم به من زنگ زد که فیلم را پیدا کرده ام! از شنیدن صدای دوستم واز اینکه فیلم را برای من تهیه کرده بود خیلی ذوق زده و خوشحال شدم چون در آن زمان در تهران نبودم دوستم بوسیله ایملش این فیلم را با هر زحمتی بود برای من ارسال کرد.وقتی فیلم را دیدم متوجه شدم فیلم دوبله اول نیست! بلکه دوبله دوم فیلم است.باور کنید بعد از 5 دقیقه از دیدن فیلم دیگر منصرف شدم و از فرط ناراحتی دیگر آن فیلم هیچوقت نگاه نکردم و تعجب و ناراحتی ام بخاطر این بود که فیلم را چرا دوبله مجدد کرده بودند.! الان هم چند سال است دنبال دوبله اول این فیلم میگردم ولی متاسفانه موفق نشدم این فیلم را تهیه کنم.

زنده یاد حسین سرشار در سال 1313 در محله فرهنگ تهران چشم به جهان گشود.او درسال 1962 میلادی در رشته اپرا مدرک فوق لیسانس گرفت.او در زمان که در ایتالیا دانشجو بود.به همراه مرتضی حنانه و جمعی از دوبلورهای ایرانی مانند آلکس آقابابیان، رضا کسایی، بهمن محصص، فهمیه راستگار و نصرت کریمی در صدد برآمدند که فیلمهای ایتالیایی را به فارسی برگردانند و چون از صدای خوب سرشار مطلع شده بودند به سراغش رفتند و او هم هنگام فراغت از تحصیل به دوبلاژ هم روی آورد .

زنده یاد حسین سرشار اکثراً بجاب آلبرتو سوردی و، ویتوریو دسیکا حرف میزد.در ضمن در اجرای اپراهایی در شهر ناپل و ،ونیز ایتالیا نقشهایی را بر عهده گرفت. در شهر رم پایتخت ایتالیا نقش اول اپرای کویرینو برداشتی از «آن که گفت آری آن که گفت نه» اثربرشت، را بازی کرد. پس از اتمام تحصیلات خود در ایتالیا به ایران بازگشت ودر تالار رودکی که تازه افتتاح شده بود اپرا اجرا کرد.او علاوه بر اجرای اپراهای کلاسیک غربی، در اپراهای سرشناس ایرانی نیز برنامه اجرا میکرد، مانند اپراهای «خسرو و شیرین» «سمندر» «دلاور سهند»«آتوسا» «جشن دهقان» و ..............حسین سرشار به خاطر صدای ویژهاش، جایگاه منحصر به فردی داشت و بر صحنه اپرای تهران، خوانندهای نبود که بتواند با او رقابت کند.

آخرین کار زنده یاد حسین سرشار اجرای توانمندانه و ماهرانه قطعه ای ای ایران در تیرماه سال 1367 در تالار وحدت بود که خود من هم بعنوان تماشاچی نظاره گر آن بوده ام. رفاقت قدیمیای که با داریوش مهرجویی داشت باعث شد که در فیلمهای هامون و اجاره نشین ها بازی کند و بعد از آن هم در دو سه فیلم دیگر با ناصر تقوایی و علی حاتمی و در فیلمهای دیگر مانند ای ایران، رنو 29 و راه بیراه بعنوان بازیگر شرکت نمود.

وی در اواخر عمر وضع مالی مناسبی نداشت و دچار افسردگی روحی شده بود. وی دچار بیماری آلزایمر شد و پس از خروج از منزل دیگر بازنگشت. خانواده وی برای پیدا شدن او به روزنامهها آگهی دادند و سرانجام حسین سرشار در 60سالگی و بعد از پشت سر گذاشتن دورانی غم انگیز در26 فروردین سال 1374در شهر آبادان بر اثر تصادف دارفانی را وداع کرد.
روحش شاد ویادش گرامی باد.
_jxxr.jpg)
_jxxr.jpg)
_bvfc.jpg)
هیچوقت فکر نمیکردم حسین سرشار با آن همه مهربانی، خلاقیت و با آن مغز که هرروز بهروز میشد و آوازها و ترانههای زیادی در حافظهاش بود، روزی از خانه بیرون برود و راهش را گم کند، تصادف کند و برای همیشه از این دنیا برود.اکثر مردم حسین سرشار را با فیلم «اجارهنشینها» به یاد میآورند.

ولی حسین سرشار جزو اولین کسانی بود در کشور ایتالیا فیلم فارسی دوبله میکرد ودر کنار آن اپرا اجرا میکرد.او واقعاً مرد شریفی بود، بسیار شریف و مردمدار، نمیدانم چه شد که دچار چنین مرگ تلخی شد. یکبار از خانه بیرون رفت و گمشد و در آبادان پیدایش کردند و بار دیگر که از خانه بیرون رفت، تصادف کرد و درگذشت.

وی یکی از استعدادهای درخشان موسیقی ایران بود. بهعنوان سولیست در ایتالیا تحصیلکرده بود. در اپراهای زیادی در این کشور آواز خوانده و به چهرهای سرشناس تبدیلشده بود. صدای او با ویتوریو دسیکا و آلبرتو سوردی در خاطر سینما دوستان مترادف است در حقیقت صدای عالی، احساس عمیق و گرم و قابلیت در بازیگری، او را به درجاتی رساند که توانست بورس مجددی از دولت ایتالیا دریافت کند. بنابراین این دوبلور و موسیقیدان صاحب سبک که در کنسرو اتوارسانتاچی چیلیا صدای خود را پرورش داده بود، توانست علاوه بر مدرک درجه اول هنری، مدرک فوق لیسانسِ اپرا را هم بگیرد و در 1343 خورشیدی به ایران برگردد.

او علاوه بر دوبلوری بازیگری و آواز در برخی از فیلمهای کارگردانان مطرح ایرانی از جمله «ای ایران» ناصر تقوایی و «اجاره نشینهای» داریوش مهرجویی پرداخت و علاوه بر این به تکخوانی در برخی از سرودهای مناسبتی هم روی آورد.زندهیاد سرشار مرد نازنین و بامحبت و توانمندی بود که دچار مرگ تلخی شد و همه را با رفتن خود متأسف کرد.حسین بى نهایت به اپرا عشق مى ورزید، و وقتى اپرا تعطیل شد این حالت روانىاش به هم خورد؛ او هر روز صبح ساعت 9 مىرفت دم تالار رودکى و اشک مىریخت. یک روز دیگر مواظبش نبودند رفت زیر ماشین.هیچ بزرگداشتى برایش نگرفتند."

روحشان قرین شادی و رحمت الهی
سلام علیکم: با عرض ادب و احترام و فرو تنی ، مقدم شما را به کلبه فرهنگی ام گرامی داشته وآرزومندم که از حضور در این کلبه ، احساس آرامش ، رضایت و لذت نمائید . ضمنا جهت مشاهده مطالب وعکسهای قدیمی به آرشیو ویا به بر چسبهای وب مراجعه فرمایند .