



در ایام پادشاهی ناصرالدین شاه قاجار جوانی که مأمور تنظیف کاخ برلیانت بود یک دانه زمرد درشت از یکی از پایه های تخت طاوس یا یک تخت مرصع دیگر دزدیده شده بود روز دوشنبه سیزدهم ربیع الثانی 1309ق برابر با(1271شمسی ـ 1892میلادی) ناصرالدّین شاه که در تالار قدم میزد. ناگهان بر اثر دیدن خُردههای طلا بر روی قالیهای تالار متوجه میشود که به جواهرات تخت طاوس دستبردی زده اند. شاه از این که در کاخ وی چنین عملی اتّفاق افتاده بود، سخت برآشفته و خشمگین میگردد... که رجال و درباریان اعم از خودی و بیگانه مضطرب وبیمناک شده بودند.

شاه به پسرش کامران میرزا، نایب السلطنه، که حاکم تهران و وزیر جنگ بود، دستور می دهد هرچه زودتر... دزد را بیابد... در همین روزها، اتّفاقاً مرحوم میرزا محمدخان غفّاری "نقّاشباشی"(کمال الملک) دربار،که در آن زمان، مشغول کشیدن تابلو "تالار آینه" بوده و در همان روز واقعه، مقارن غروب آفتاب، پس از اتمام کار خود، سرایدار را خبرداده، به منزل خود میرود. کامران میرزا همه را به بازپرسی میکشد، در ضمن کمال الملک را نیز خواسته، قریب سه ساعت با او مذاکره میکند و البته، این موضوع در روح حسّاس استاد بسیار مؤثّر افتاده، باعث رنجش خاطر او میگردد.
خوشبختانه مرتکب دزدی، به زودی، پیدا میشود و او جوان بیست ساله یی بوده به نام محمدعلی، پسر کاظم، سرایدار سردر "باب همایون"، معروف به "کاظم سردری" و محمدعلی مذکور با شغل جاروکشی عمارات سلطنتی تازه داخل خدمت شده بود.عاقبت کامران میرزا که بی نهایت مورد علاقه ناصرالدین شاه بود قضیه را کشف نموده قبلا «دستخط امان» می گیرد که اگر دانه پیدا شد مرتکب از مجازات معاف باشد. دانه را از جوان که گفته بود هنگام تنظیف آن را در پای تخت یافته و در کاغذی گذاشته و چون شاه آن طور متغیر بود جرأت اظهار نمیکرد پس گرفته در جای خود نصب می کنند. شاه از قضیه آگاه گشته در روز بعد جوان را به شدیدترین طرز در حضور درباریان سر او را از بدنش جدا کرده و جسدش را چند روزی در میدان پاقاپوق (میدان اعدام ،میدان محمدیه فعلی) آویزان کنند تا درس عبرتی باشد برای دیگران!

سلام علیکم: با عرض ادب و احترام و فرو تنی ، مقدم شما را به کلبه فرهنگی ام گرامی داشته وآرزومندم که از حضور در این کلبه ، احساس آرامش ، رضایت و لذت نمائید . ضمنا جهت مشاهده مطالب وعکسهای قدیمی به آرشیو ویا به بر چسبهای وب مراجعه فرمایند .